سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، بهترین زیبایی است . [امام علی علیه السلام]
 

 

 

اخلاق و عرفان Ethics & Irfan

آیا صرف خواندن عرفان نظری برای دانشجویان مفید است یا خیر؟

 

ببینید در این سن چه چیزی شما را بیشتر به سمت خدا جذب می‌کند، همان را ‏مغتنم شمارید. مرحوم بوعلی در نمط نهم اشارات می‌نویسد: گاهی عارف احتیاج به ‏نغمه‎ ‎رخم، یعنی آهنگ ملایم دارد که انسان را متعظ کند. وقتی ما در درس مرحوم ‏الهی قمشه‌ای به این قسمت نمط نهم اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس بودیم) در ‏اثنای درس به ذهنمان رسید که وقتی درس تمام شد از استاد اجازه بگیریم که جناب ‏آقای ربانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران است (یکی از آن سه نفر) هر شب بعد ‏از درس یکی از غزل‌های استاد را برای ما بخوانند و ایشان هم اجازه دادند.‏

 

 

حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله : آنچه مهم‌تر است این است که دانشجویان در کنار مطالعات رشته خود، یکسری ‏مباحث اخلاقی را هم مطالعه کنند. عقاید انسان باید به وسیله مواعظ اخلاقی تقویت ‏شود. دعاها، زیارت‌ها، شعرهای آموزنده و امثال اینها هرکدام به نوعی سودمند است و ‏هرکس از هرکدام از این راه‌ها بتواند در جهت بهبود اخلاق خود استفاده کند باید از ‏همان طریق عمل کند.‏
بزرگانی مثل مرحوم فیض کاشانی، صدر المتألهین شیرازی و حکیم سبزواری از ‏کسانی بودند که به خواندن غزل‌های حافظ اهتمام داشتند. انسان وقتی غزلی ‏می‌خواند، احساس الهی پیدا می‌کند و شورش و تبهکاری را کنار می‌گذارد. بعضی با ‏شعر و غزل مأنوسند، بعضی با دعا و مناجات، بعضی با قرآن. البته دعا و قرآن را همه ‏می‌توانند استفاده کنند اما آثار دیگر عمومیت ندارند.‏
ببینید در این سن چه چیزی شما را بیشتر به سمت خدا جذب می‌کند، همان را ‏مغتنم شمارید. مرحوم بوعلی در نمط نهم اشارات می‌نویسد: گاهی عارف احتیاج به ‏نغمه
‎ ‎رخم، یعنی آهنگ ملایم دارد که انسان را متعظ کند. وقتی ما در درس مرحوم ‏الهی قمشه‌ای به این قسمت نمط نهم اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس بودیم) در ‏اثنای درس به ذهنمان رسید که وقتی درس تمام شد از استاد اجازه بگیریم که جناب ‏آقای ربانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران است (یکی از آن سه نفر) هر شب بعد ‏از درس یکی از غزل‌های استاد را برای ما بخوانند و ایشان هم اجازه دادند.‏
گاه مناجات یک جوان را اداره می‌کند، گاه یک غزل یا قصیده کمبودهای درونی را ‏ترمیم می‌کند. لذتی که انسان از یک غزل خوب می‌برد هرگز از ترانه نمی‌برد، ترانه ‏سمّی است که لذت کاذب ایجاد می‌کند اما غزل شهد است که لذت صادق ایجاد ‏می‌کند و تا آخر پیری با انسان هست. غزل حافظ و سعدی از این قبیل است. مرحوم ‏آقا علی حکیم که تقریباً مربوط به یک قرن قبل است و از حکمای اسلامی است در کتاب ‏‏«سبیل الرشاد فی علم المعاد» می‌گوید: من دیدم در تهران خبر تازه‌ای منتشر شده و ‏می‌گویند در اثر بارندگی شدید سیلی در ابن‌بابویه جاری و بعضی از قبرها ویران شده و ‏قبری درآمده که بدن صاحب آن تازه است و این قبر مربوط به مرحوم ابن بابویه است ‏‏(١).‏
عده‌ای زیادی از مردم شریف تهران رفتند و زیارت نمودند، بعد از چند روز که اوضاع ‏آرام شد، من خودم شخصاً رفتم، دیدم این بدن مطهر تازه است. چه رمزی در کار است ‏که بدن یک انسان ٨٠٠ ـ ٩٠٠ سال زیر خاک باشد و نپوسد؟ این‌گونه اشخاص خود را با ‏ترانه و سایر گناهان مسموم نکرده‌اند و در حال حیات و بعد از آن برکات الهی شامل حال ‏آنها شده است.‏
به هر حال اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، همین که سن یک قدری بالا آمد، ‏افت می‌کند و می‌بیند با ذائقه او جور در نمی‌آید، در حالی که با مناجات و غزل انس ‏دیگری دارد. غزل حافظ همیشه می‌ماند و حتی هرچه سن افزایش یابد انسان بیشتر با ‏آن مأنوس می‌شود. بنابراین اگر شما این راه را طی کنید مطلوب است
.
همه می‌دانیم آهنگ‌هایی که طرب‌انگیز است و خوی حیوانی را در ما زنده می‌کند ‏کدام است، هم‌چنین آن آهنگ‌هایی که فرشته منش بودن را در آدم احیا می‌کند، ‏سبکباری به انسان می‌دهد، انسان را از شهوت و غضب دور می‌کند، این‌ها را هم کاملاً ‏تشخیص می‌دهیم. آهنگی هم که مشکوک است انسان گوش نمی‌دهد.‏
آهنگ سه قسم است
:
١‏ ـ آن‌هایی که پیام خوبی دارد و حالت روحی و پاکی در انسان ایجاد می‌کند که ‏مشخص است و اشکال ندارد.
٢‏ ـ آهنگی که ریتم خاصی دارد و پیداست مربوط به مجلس لهو و لعب است و ‏خوی شهوت را تحریک می‌کند این نامشروع است.
٣‏ ـ برخی هم که مشکوک است انسان گوش نمی‌کند. عمده آن است که ما ‏بخواهیم کِیف بکنیم، اگر یک راه صحیح داشته باشیم به دنبال مشکوک نمی‌رویم، همین ‏غزل‌ها و مناجات‌ها را با صدای خوب خواندن که خصیصه ما شیعیان است و به خواندن ‏بیش از نواختن علاقه‌مندیم خیلی به انسان حال می‌دهد و چیز بسیار خوبی است و ‏بیش از آن هم نیاز ما نیست.‏
به ما گفته‌اند کسی که اذان می‌گوید مستحب است صیّتْ یعنی خوش صوت ‏باشد تا نیاز قوه
‎ ‎سامعه تأمین بشود. اشعار خوبی هست که با صدای خوش اگر خوانده ‏شود نیاز انسان را تأمین می‌کند.
اگر کسی این راه را برود می‌بیند کمبودی ندارد، هرگز خود را به ترانه آلوده ‏نمی‌کند. از طرف دیگر اشعاری را فرا
‎ ‎گرفته که تا دم پیری برای او گواراست و هرچه ‏سن بالاتر می‌رود بهره‎ ‎او از این اشعار پیام‌دار بیشتر می‌شود.
سعی کنید منزوی نباشید. یک انزوای ممدوح داریم و یک انزوای مذموم؛ انزوای ‏ممدوح این است که انسان دنیا را کنار بگذارد. این من و ما دنیا است، این چیز مال من ‏است، این مقام مال من است، چرا حرف من را نگفتند، چرا اسم مرا نبردند و… همه ‏حرف‌های کودکانه است و برای کسی سودی ندارد و بالاخره آدم را رسوا می‌کند. ‏انزوای مذموم انزوای از جامعه است که بسیار بد و مذموم است. انسان تا زنده است ‏باید در جامعه باشد و خدمت کند و از خلق خدا جدا نشود.‏
‏…………………………………………………………………………‏
‏(١) ابن بابویه همان مرحوم صدوق بزرگ یعنی صاحب کتاب «من لایحضره الفقیه» است ‏که در شهر ری و پدر بزرگوارش در قم مدفون است و این پدر به خدمت حضرت صاحب ‏الزمان(علیه السّلام) رسیده و به دعای حضرت خداوند آن پسر را به او عطا نموده است.‏

 




  • کلمات کلیدی : مقام توحید

  • ::: جمعه 86/4/8 ::: ساعت 9:0 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر